خلاصه داستان: قنبر و صنم یک زوج سن و سالدار و روستایی هستند. آنها با دختر کوچکشان هدیه، زندگی آرامی دارند تا اینکه قنبر هوس میکند سروسامانی به مشکلاتشان بدهد. او با یک دکتر قلابی در اینستاگرام آشنا میشود و متوجه میشود که دلیل تنشهای بین او و همسرش، روز عقدشان بودهاست. یعنی صنم و قنبر به خاطر عقدبستن در روزی که قمر در عقرب بوده، دچار نحسی شدهاند و …